کی از تو جان غمگینی شود شاد؟ کی آخر از فراموشی کنی یاد؟ نپندارم که هجرانت گذارد که از وصل تو دلتنگی شود شاد چنین دانم که حسنت کم نگردد اگر کمتر کند ناز تو بیداد ز وصل خود بده کام دل من که از بیداد هجر آمد به فریاد بیخشای از کرم بر خاکساری که در روی تو عمرش رفت بر باد نظر کن بر دل امیدواری که بر درگاه تو نومید افتاد بجز درگاه تو هر در که زد دل عراقی را ازان در هیچ نگشاد عراقی، غزلیات منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود اهنگ و موسیقی چرخ خیاطی همه چیز در دنیای زیبای مد و مدلینگ واستایل Asal عبادی کالای ارزان دیجی کالا یادآینده